مسیحی سازی جهانی

 حضرت مسیح (ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و پیامبر رحمت و مؤید درگاه الهی است که آیات و روایات زیادی در شأن و رتبه او وارد شده است و هموطنان مسیحی ما برادران ما هستند که بدون شک رعایت حقوق آنها در زمینه حقوق شخصی و مدنی، حقوق مالی و اقتصادی، حق امنیت و مصونیت، حق برخورداری از عدالت اجتماعی، حق آزادی ابراز عقیده و آزادی بیان و ... بر همه مسلمانان فرض و واجب است و دولت اسلامی نمی تواند کمترین ظلمی را در حق آنها مشاهده نموده و خاموش بنشیند. دین اسلام بالهای رحمت خود را برای همه اقلیت های دینی گسترانده است و همواره مدافع حقوق آنها بوده و بر آن سفارش نموده است.

امیرالمؤمنین (ع) در نامه خود به مالک اشتر می فرمایند: قلب خود را برای رحمت و مهربانی با تمام مردم (مسلمان و غیر مسلمان) آماده کن چرا که آنها یا برادر دینی تواند و یا همزاد تو در خلق و آفرینش[1].

نکته ای که این مقاله بر آن تأکید دارد این است که هر چند مسیحیان و دیگر اقلیت های مذهبی در ابراز عقیده خود آزادند و می توانند دین و اعتقاد خود را آشکارا اعلام نموده و مراسم دینی خود را طبق آیین خود برپا دارند ولی آنها نباید به تبلیغ و اشاعه مکتب خود که منافی با مکتب اسلام است بپردازند. آنها نمی توانند در کشور و حکومت اسلامی با استفاده از ابزارهای مدرن تبلیغاتی افکار عمومی را به سمت مکتب و ملت خود فرا خوانند و آموزه های اسلامی را سبک شمرده و مردم را به نادیده گرفتن آن ترغیب کنند.

علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه 29 سوره توبه «حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون» می فرمایند:

مراد از صاغرون در آیه شریفه این است که باید آنها در برابرسنت اسلامی و حکومت عادله در مجتمع اسلامی خاضع باشند بنابراین آنها در ترویج  و نشر مذهب، عقاید و اعمال خود آزاد و همتراز دیگر مسلمین نیستند.و این معنای کوچک شمردن(صاغرون) است نه اینکه مسلمانان و یا دولت مردان مسلمان حق داشته باشند به ایشان اهانت کرده و آنها را به سخریه یگیرند چرا که این امر با وقار و متانت حکومت اسلامی سازگار نیست[2] .                                  

 

همچنین امیر المؤمنین در نامه خود به کارگزاران جمع آوری مالیات و خراج می نویسد:

نباید برای گرفتن درهمی به مسلمان یا غیر مسلمانی آزار رسانده و متعرض اموال آنها شوند. لیکن می توانند اسب و شمشیر(وسایل نظامی آنها) را از آنها بگیرند چرا که آنها نباید بر مسلمانان شوکت داشته باشند[3].

به هر حال آنچه از متون آیات و روایات استفاده می شود این است که غیر مسلمانان در کشور اسلامی  دارای احترام و عزت هستند و در ابراز عقیده و اعمال مذهبی خود آزادند و هیچ کس حق ندارد به ایشان اهانت نموده ومتعرض ایشان شود. و آنها فقط در ترویج و نشر مکتب خود در جامعه اسلامی محدودیت دارند.

لیکن آنچه موجب شگفتی راقم این سطور است این است که مدتی تبلیغ مسیحیت در نهادهایی که از بیت المال مسلمین تأمین بودجه می شوند به خصوص صدا و سیما صورت می گیرد. در ایام سال نو میلادی گذشته حدود یک هفته حجم زیادی از برنامه های صدا و سیما به ترویج مسیحیت و آداب و فرهنگ مسیحیان اختصاص می یابد و در اکثر فیلم ها و سریالها، مسیحیان افرادی دارای فرهنگ و منطقی بالاتر از مسلمانان معرفی می شوند که نمونه اخیر آن را در ایام محرم _ که به لحاظ تبلیغ اسلام و تشیع  موقعیت ممتازی دارد_ در سریال «غریبانه» شاهد بودیم که شخصیت روبیک و خانواده او افرادی بسیار منطقی، معقول و دارای فرهنگی بالا نسبت به مسلمانان معرفی می شوند. اخیرا که نویسنده این سطور در ایام تعطیلی نوروز به شهرستان خود در استان خراسان رضوی مراجعه نموده بود از چند تن از معلمین می شنید که در بین نوجوانان دبیرستانی گرایش به مسیحیت زیاد شده است.

ما از تبلیغ مسیحیان خارجی در تمام کشورهای دنیا و نیز در کشور خودمان تعجب نمی کنیم و بر آنها خرده نمی گیریم ولی چرا باید بیت المال مسلمین صرف تبلیغ مسیحیت شود!!!

امروزه رادیوهای زیادی نظیر رادیو ندا، رادیو ندای محیت، رادیوصدای انجیل و ندای امید و ...و شبکه های تلوزیونی مانند سیمای مسیح، kelisa tv ، nejat tv و ...  به زبان فارسی برای ایرانیان همه روزه برنامه تبلیغ مسیحیت پخش می کنند.

انجیل به صدها زبان زنده دنیا ترجمه شده است و بعد از مدت زمانی که هر زبان دستخوش تغییراتی قرا میگیرد ترجمه آن زبان مجددا بازبینی می شود و ترجمه های تفسیر گونه ویژه کودکان، ویژه نوجوانان، ویژه جوانان و ... نیز انجام می گیرد.

از سال 1990 با هدف کمک به جامعه مسیونرهای مسیحیت سراسر جهان یک پروژه بسیار بزرگ با هدف شناسایی مردمان با حداقل دسترسی به تعالیم مسیحیت (Least-reached peoples )در سراسر جهان شروع گردید. این پروژه چنانچه دست اند کاران آن می گویند با هدف مسیحی سازی جهانی (World evangelization) شکل گرفته است و هدف اصلی آن بسیج کردن کلیسای جهانی برای پرداختن به وظیفه باقی مانده !(Remaining task) در خصوص پیرو مسیح کردن تمام مردم است. وظیفه تهیه و چرخش اطلاعات این مردمان و مرتبط کردن اطلاعات بر عهده این پروژه گذاشته شده است. در ابتدای پروژه بنا بر این بود که در تمام دنیا همه قوم ها و قبایل همه کشورها که دینی غیر مسیحیت دارند و جمعیت آنها بالاتر از 10000 نفر است، شناسایی شوند و چند شاخص از جمله تعداد و درصد پیروان مسیح، تعداد کلیسای موجود در منطقه، سابقه حضور آژانسهای مبلغ، تعداد حضور آژانسهای درگیر در کار امداد، ترجمه انجیل به آن زبان و گویش، پخش برنامه رادیویی و تلوزیونی به آن زبان، تعداد فیلمهای مسیحیت تهیه شده به آن گویش و ... مورد شناسایی قرار گیرند تا یک تلاش منسجمی برای ادامه فعالیت کلیسای جهانی شکل گیرد. از آن تاریخ به بعد به طور مداوم اطلاعات مربوط به مردمان با کمترین دسترس به روز شده و گسترش یافته است. در سال 2000 طرح AD2000 and beyond  که متولی انجام این مأموریت بود بسته شد و پروژه Joshua 2 ادامه کار را در دست گرفت و حتی قبایل و اقلیت های کمتر از 10000 نفر را نیز مورد مطالعه قرار داد که برخی از اطلاعاتش را در سایت www.joshuaproject.net  برای استفاده جامعه مسیونری مسیحیت و در راستای ایجاد شبکه های کشیشی (Ministry networks) قرار داده است. در لیست اصلی این پروژه که افراد بیشتر از 10000 نفر با کمترین دسترسی به تعالیم مسیحیت برای هر کشور در آن ذکر شده است[4] برای ایران 97 گروه از بین 447/680/68 نفر شناسایی شده اند که برای 39 گروه ترجمه انجیل به آن گویش تهیه شده است، برای 52 گروه برنامه رادیویی، برای 66 گروه برنامه تلوزیونی و برای 42 گروه فیلم تعالیم مسیحیت تهیه شده است.

از طرف دیگر هم اکنون صفحات فارسی اینترنت مملو از تبلیغ مسیحیت شده است. چندی پیش نیز در خبرها داشتیم در کوههای دربند تهران لوح های فشرده تبلیغ مسیحیت به طور رایگان توزیع می شده و به بهانه های امداد و کمک به آسیب دیده ها و جنگ زنده ها مسیحیت تبلیغ می شده است[5].

بنابراین دیگر چه وجهی دارد که ما هم در کشور اسلامی مان به تبلیغ مسیحیت بپردازیم وقتی آنها حتی کمترین روزنه های اسلامی را نظیر شبکه العالم و شبکه الجزیره را در کشورشان ممنوع  میکنند.

در آخرین فراز این مقاله بدون اینکه بخواهم به اشکالات و تناقضاتی که در دین مسحیت وجود دارد اشاره کنم با استمداد از مقاله مسیح و انجیل علامه طباطبایی و دیگر منابع به طور گذرا به مقایسه اعتبار قرآن کریم و انجیل امروزی اشاره می کنم:

علی رغم تلاش دشمنان اسلام در طول قرنهای متمادی تا کنون هیچ کس نتوانسته است در اعتبار قرآن_تنها ترین کتاب آسمانی به معنای واقعی کلمه_  و اینکه حتی الفاظ آن از خداوند متعال صادر شده و همان است که رسول خدا (ص) بیان کرده است کمترن تردیدی داشته باشد.

اما مسیحیان آنچه را درباره مسیح و انجیل و بشارت قائلند سندش عهد جدید یعنی انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا و رساله اعمال رسولان و رساله های دیگری از پولس، پطرس، یعقوب، یوحنا و یهودا می باشد و اعتبار همه بستگی به اعتبار انجیل ها دارد. بنا براین به بحث درباره آنها می پردازیم:

1.      انجیل متی

انجیل متی از نظر تصنیف قدیمی ترین انجیل است و برخی تاریخ تصنیف آنرا سال 38 و دیگران بین 50 تا 60 میلادی دانسته اند. پس به طور مسلم بعد از زمان حضرت عیسی (ع) تألیف شده است. محققین معتقدند که اصل آن به زبان عبری بوده بعد به یونانی و سایر زبانها ترجمه شده است. نسخه اصلی عبری آن در دست نیست و حال ترجمه و مترجم نیزمعلوم نیست.  

2.      انجیل مرقس

مرقس که مؤلف این انجیل است شاگرد پطرس بوده و خودش از حواریون نبوده است و گفته می شود تألیف انجیل به اشاره و امر استادش صورت گرفته است. مرقس قائل به الوهیت حضرت مسیح نبوده و از این رو بعضی از مسیحیان درباره او گفته اند که انجیلش را برای عشایر و اهل دهات نوشته و مسیح را به عنوان پیامبر معرفی کرده است. تاریخ نوشتن انجیل مرقس سال 61 میلادی بوده است.

3.      انجیل لوقا

لوقا، مؤلف این انجیل نه از حواریون بوده و نه حضرت مسیح را ملاقات کرده بود. وی مسیحیت را از پولس فرا گرفت و پولس یهودی متعصبی بود که پیروان عیسی را بسیار آزار می داد. روزی ناگهان ادعا میکند که در راه اورشلیم نوری از آسمان دیده است که بر زمین افتاده و به او ندا میدهد : ((شائول، شائول،برای چه بر من جفا میکنی؟)) او میگوید: ((تو کیستی)) و پاسخ میشنود: ((من آن عیسی هستم که تو بدو جفا میکنی؛ لیکن برخاسته به شهر برو  که آنجا به تو گفته میشود چه باید کرد.)) وی سه روز نابینا بود و پس از اینکه توسط یک حواری شفا پیدا میکند، بیدرنگ به کنائس رفته و موعظه میکند که عیسی پسر خداست[6].پولس که پیشینه مطلوبی نداشت شریعت را از دین مسیحیت حذف کرد با آنکه در انجیل متی آمده بود که: (هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود.[7]) همین پولس است که پایه های مسیحیت کنونی را استوار کرد و اساس تعلیم خود را بر این نهاد که تنها ایمان به مسیح بدون انجام هیچ کار نیکی برای نجات بشر کافی است.

به هر حال انجیل لوقا بعد از انجیل مرقس و پس از مرگ پولس و پطرس نوشته شده و گروهی تصریح کرده اند که این کتاب کتابی الهامی و وحیانی نیست و جملاتی که در اول آن واقع شده است نیز بر این معنی دلالت دارد.

4.      انجیل یوحنا

یوحنا مؤلف انجیل چهارم، به عقیده بسیاری از مسیحیان یکی از شاگردان دوازده گانه حواریون مسیح و مورد علاقه شدید آن حضرت بوده است.

در تاریخ نوشتن انجیل یوحنا اختلاف است که آیا در سال 65 یا 96 و یا 98 میلادی نوشته شده است. ولی گروهی دیگر مؤلف آن را یوحنا حواری نمی دانند. بعضی از این گروه آن را تألیف یکی از شاگردان مدرسه اسکندریه دانسته و بعضی دیگر این انجیل و سایر رسایل یوحنا را تألیف یکی از مسیحیان قرن دوم میلادی می دانند که برای جلب اعتماد مردم آن را به یوحنا نسبت داده است.

نکته ای که در باره انجیل یوحنا قابل ذکر است این است که انجیل یوحنا با سه انجیل نخست، یعنی متی، مرقس و لوقا، تفاوتهای فاحش و تناقضهای انکار ناپذیر دارد. این تفاوت آنقدر زیاد است که روحانیون مسیحی هم به همین دلیل، سه انجیل نخست را متواطی یا همنوا نامیده اند و از آخری جدا ساخته اند. گفته می شود در حدود ۹۲ درصد مطالبی که در انجیل یوحنا ذکر شده است با بقیه انجیلها نمی خواند![8]

 

خلاصه این سرنوشت انجیل ها و مسیحیتی است که سعی می کنند تمام مردم را به سوی آن فرا خوانند. در همین انجیل متی  می گوید: در بنی اسرائیل مردی به نام عیسی پسر یوسف نجار ظهور کرد و مردم را به سوی خدا دعوت نمود، وی مدعی بود که پسر خداست و بدون داشتن پدری از جنس بشر به وجود آمده است و پدرش او را فرستاده که عوض گناهان مردم دار زده و کشته شود!!

این سستی شگفت آور در اصل داستان بعضی از نویسندگان اروپایی[9] را بر آن داشته که بگویند اساسا مسیح یک موجود خیالی است که دست انقلابات دینی به نفع با علیه حکومت های وقت او را به وجود آورده است. و گروهی دیگر از اهل بحث و انتقاد را بر آن داشته که معتقد شوند به اینکه دو نفر به نام مسیح بوده اند که بیش از پانصد سال بین ایشان فاصله بوده و تاریخ میلادی معروف با میلاد هیچ کدام از آنها موافق نیست. مسیح اول بیش از دویست و پنجاه سال قبل از مبدأ این تاریخ به دنیا آمده و در حدود  شصت سال زندگی کرده و بدون دار زدن از دنیا رفته است و مسیح دوم بیش از دویست و نود سال بعد از مبدء این تاریخ تولد یافته و در حدود سی و سه سال زندگی کرده و به دار آویخته شده است. البته اجمالا منطبق نبودن مبدء تاریخ میلادی با میلاد مسیح برای مسیحیان قابل انکار نیست.

علاوه بر آنچه گفته شد مطالب تردید آور دیگری هم هست از جمله آنکه در دو قرن اول میلادی انجیلهای زیادی نوشته شده که شماره آنها را به یکصد و چند عدد رسانده اند و انجیلهای چهارگانه از جمله آنها بوده است که بعدها کلیسا سایر اناجیل را تحریم کرد و این چهار انجیل را که موافق با تعالیم کلیسا بود قانونی شناخت.

در پایان مقاله خود را با این جمله علامه طباطبایی به پایان می رسانم که:

این خلاصه اساس مسیحیتی است که شرق و غرب عالم را فرا گرفته و چنانچه ملاحظه می فرمایید اساس آن بیش از خبر واحدی نیست، آنهم از کسی که (مترجم انجیل متی) نه نامش معلوم است و نه احوال و مشخصاتش.

والسلام.



[1] واشعر قلبک للرعیه ...فانهم صنفان، اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق، نامه 53، نهج البلاغه

[2] تفسیر المیزان(عربی)، جلد9، صفحه252

[3] ...فیکون شوکة علیه، نامه 51، نهج البلاغه

[4]طبق اظهارات مسؤولین پروژه لیست بعدی در آینده نزدیک طراحی می شود.

[5] نشریه دانشجویان بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد،شهریور 82

[6] رساله اعمال رسولان ۲۰:۹

 

[7] . متی ۵: ۱۹

[8] این رقم در انجیل لوقا به ۵۹ درصد، در متی به ۴۸ درصد و در مرقس به ۷ درصد میرسد.«مفهوم انجیلها»،  کری ولف و «پسر خدا در عهدین و قرآن»، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

[9] نظیر آقای ولنی در کتاب ویرانه های امپراطوری در سال1790